مادر از وقتي که رفتي زندگي واسم عذاب شد
نگفتي وقتي که ميري شايد از دوريت بميرم
حالا که تنهام گذاشتي با تموم خاطراتت
جاي خاليت هميشه روبروم توي اطاقه
چرا تنهام گذاشتي مگه ما رو دوست نداشتي
حالا من تنهاي تنها از غم دوريت ميميرم
منو با خودت مي بردي به همون جايي که رفتي
زندگي معنا نداره خودت هم اينو ميدوني
حالا که نيستي کنارم سرمو رو شونه کي بزارم
هيشکي مثل تو نميشه ، مادر خوب و عزيزم
هنوزم کنار قبرت واسه من يه جا بذاري
منتظرم بمون عزيزم که يه روز منم بميرم
ارزومه که يه روزي دوباره تو رو ببينم
ديگه واسه هميشه منم کنار تو بمونم
مادرم يادت هميشه توي اين قلبم ميمونه
يه روزي بيام که پيشت ديگه واسه هميشه
بودن باکسی که دوستش نداری و
نبودن باکسی که دوستش داری
هردو رنج است
پس اگر همچون خود نیافتی مثل
خدا
تنها باش
شراب خواستم…
گفت : ” ممنوع است ”
آغوش خواستم…
گفت : ” ممنوع است ”
بوسه خواستم…
گفت : ” ممنوع است ”
نگاه خواستم…
گفت: “ ممنوع است ”
نفس خواستم…
گفت : ” ممنوع است “
… حالا از پس آن همه سال دیکتاتوری عاشقانه ،
با یک بطری پر از گلاب ،
آمده بر سر خاکم و به آغوش می کشد
با هر چه بوسه ،
سنگ سرد مزارم را
و …
چه ناسزاوار
عکسی را که بر مزارم به یادگار مانده ،
نگاه می کند و در حسرت نفس های از دست رفته ،
به آرامی اشک می ریزد …
تمام تمنای من اما
سر برآوردن از این گور است
تا بگویم هنوز بیدارم…
سر از این عشق بر نمی دارم …
فقط یک بار بگو که برای منی، تا یک عمر احساس خوشبختی کنم
فقط یک لحظه برای من باش ، تا یک عمر امیدوارانه و عاشقانه به عشق تو زندگی کنم
باور داشته باش که خیلی دوستت دارم ، تنها کافیست لحظه ای مرا باور کنی
بیا با من باش تا غروب زندگی ام به پایان برسد و سپیده عشق در قلبم طلوع کند
بیا با من باش تا سپیده آخر … لحظه ای که میفهمی از عشقت مرده ام
هر شب وقتی تنها میشم حس می کنم پیش منی...
دوباره گریه ام میگیره انگار تو آغوش منی...
روم نمیشه نگات کنم وقتی که اشک تو چشمامه...
با اینکه نیستی پیش من انگار دستات تو دستامه...
بارون میباره و تو رو دوباره پیشم می بینم...
اشک تو چشام حلقه میشه دوباره تنها میشینم...
قول بده وقتی تنها میشم باز هم بیای کنار من...
شبای جمعه که میاد بیای سر مزار من...
دوباره از یاد چشات زمزمه ی نبودنم...
ببین که عاقبت چی شد قصه ی با تو بودنم...
خاک سر مزار من نشونی از نبودنت...
دستهای نامردم شهر چرا ازم ربودنت...
به زیر خاکمو هنوز نرفتی از خیال من...
غصه نخور سیاه نپوش گریه نکن برای من...
دیگه فقط آرزومه بارون بباره رو تنم...
دوباره لحظه ها سپرد منو به باد رفتنم...
دیگه فقط آرزومه بارون بباره رو تنم...
رو سنگ قبرم بنویس تنهاترین تنها منم...
دل... ♥
دوستـــــــــــــــ دارم عشق منــــــــــــــــی ،همــــــــــــــــــــه کســــــــــــــــــــــــم
♥♥ همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه کســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم♥♥
دوستـــــــــــــــ دارم با تــــــــــــــــو فقـــــــــــط هــــــــــــم نفســــــــــــــــــــــــــم
♥♥ هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم نفســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم♥♥
نمی تونم تو دل تو پا نزارم
نمی تونم دلو پیشت جا نزارم
نمی تونم ، طاقت دوری ندارم
وقتی میری احساس خوبی ندارم
من نمی تونم بی تو بمونم
بی تو میمیرم
بی تو دلگیرم
بی تو نمی شه میمیره قلبم
با تو خوش حالم
بی تو دلتنگم
عشقت برای قلبم تسکینه
با تو خوشحاله
بی تو غمگینه
با تو آرومم
عشقت دنیامه
دیدارت هرشب خواب و رویامه
دوستـــــــــــــــ دارم عشق منــــــــــــــــی ،همــــــــــــــــــــه کســــــــــــــــــــــــم
♥♥ همــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه کســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم♥♥
دوستـــــــــــــــ دارم با تــــــــــــــــو فقـــــــــــط هــــــــــــم نفســــــــــــــــــــــــــم
♥♥ هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم نفســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم♥♥
من کیم؟ کسی میدونه؟ من همون دیوونه ایم که هیچ وقت عوض نمیشه. همونی که همه باهاش خوشحالن اماکسی باهاش نمی مونه. همونی که هق هق همه روبه جون دل گوش میده اماخودش بغضاش روزیربالش میترکونه. همونی که مواظبه کسی ناراحت نشه اماهمه ناراحتش میکنن. همونی که تکیه گاه خوبیه اماواسش تکیه گاهی نیست. همونی که کلی حرف داره اماهمیشه ساکته. اره
من همونم.
تعداد صفحات : 2